عشق ِتو

عشق ِتو
نقشہ‌ی جـان است
مرا با نقشہ‌ی جهان چہ کار ..

نزار_قبانی

صدای قهقه باد

صدای قهقه باد
آرامش دلم رابر هم می زند
خورشیدی که با سوک سوک بازیش
نمی تواند لحن سرد پاییز را گرما دهد
ابری که آهسته کنان در اسمان قدم می زند
ولی نمی تواند غبار غم را بشوید
ماهی که سراسیمه می رسد
ولی نمی تواند خواب را در چشمانم بنشاند
این نشان پاییزی است

که نگاه واپسینت در خاطرم فشرد

سارا دودانگه

همیشه وام از آن صورتِ مهتاب می گیرم

همیشه وام از آن صورتِ مهتاب می گیرم
نگاهم می کنی ؛ من واژه های ناب می گیرم

برای شعرهایم چشمه چشمت مرا کافیست
که با هر غمزه اش گنجینه کمیاب می گیرم

سحرگاهان کـــــه می رقصد گل و پروانه می چرخد
از این بـــــزم خیالم سوژه شاداب می گیرم

زمانِ خنده های دلنشینت غــــرق احساسم
و از شهدِ لبانت شربتِ دوشاب می گیرم

برای چشمهایت می نویسم ای غزال ناز
نگـــاه دلفــــریبت را همیشه قاب می گیرم

چنان پاکی ؛ زلالی ؛ چشمه جــوشان عــــرفانی
سراغت را مدام از مسجد و محراب می گیرم

به عین و شین و قافِ عشق تو سوگند می خورم

که الهامِ غـــــزل هایم از آن مهتاب می گیرم

مهرداد خردمند

آن قدر از تو

آن قدر از تو

با دلم حرف می زنم

که وقت رفتن

با خودم خداحافظی می کنم

عاشق نیست پروانه ای که

بوی گل نمی دهد بالش


پرویز صادقی