-
بیش فعال کدام آتشی ام
شنبه 28 اسفند 1400 02:30
بیش فعال کدام آتشی ام که هزار پس لرزه بریزد از سینه ات تا پناهنده شوی به گه واره ی آغوشم ابوذر_رضائی
-
یک فنجان مهربانی
شنبه 28 اسفند 1400 02:26
-
یکی هم بود
شنبه 28 اسفند 1400 02:23
یکی هم بود که آغوشش روز اول بهار بود... | سیامک تقی زاده |
-
بر دست ها به جای انگشت
جمعه 27 اسفند 1400 05:26
بر دست ها به جای انگشت روییده تیغ های بلند تیز وقتی که دست کسی را در دست مهربان خویش فشارم خط های دست من از خون جوبار می شود و چکه ها بر آستان در طرح زنی است که چشمانش روییده جای چشمه ی پستانش .. ((فرخ تمیمی))
-
یامهدی
جمعه 27 اسفند 1400 05:25
-
جهان استوار نمی ماند
جمعه 27 اسفند 1400 05:24
جهان استوار نمی ماند مگر با سری خمیده بر روی شانه ی کسی که دوستش داریم سوزان علیوان
-
و عطرت را که عوض می کنی
جمعه 27 اسفند 1400 05:22
و عطرت را که عوض می کنی مثل این است که باد روح مرا از جنگل های کاج به شالیزار برده باشد هر کتابی که دست می گیرم نام تو میان واژگان آن پنهان است و خود را که درون آینه نگاه می کنم تو را می بینم تو در من حلول کرده ای یا من در تو ؟ ((نزار قبانی ))
-
انتظار
جمعه 27 اسفند 1400 05:21
-
شعریم و نمی خوانیم، شوقیم و نمی خواهیم
پنجشنبه 26 اسفند 1400 02:23
شعریم و نمی خوانیم، شوقیم و نمی خواهیم چشمیم و نمی بینیم، سبزیم ولی زردیم این فصل پریشان را برگی بزن و بگذر در متن شب بی ماه، دنبال چه می گردیم؟ بیداری رویایی، دیدی که حقیقت داشت ما خاطره هامان را از خواب نیاوردیم تردید نکن در شوق، تصمیم نگیر از خشم آرام بگیر امشب، ما هر دو پر از دردیم | افشین یداللهی |
-
از کار بیکارم نکن! میمیره این مرد
پنجشنبه 26 اسفند 1400 02:22
از کار بیکارم نکن! میمیره این مرد من کارمندِ خوبی ام! طاقت میارم! شُغلم تماشاته! وظیفه م عاشقیته کاری بغیر از عاشقت بودن ندارم… سید_حسین_متولیان
-
ای بر..
پنجشنبه 26 اسفند 1400 02:21
-
بدرقه ی چشمانت را
پنجشنبه 26 اسفند 1400 02:21
بدرقه ی چشمانت را که می نوشتم خودکار از لای کتاب افتاد کدام صفحه بودی؟ لیلادهقان
-
گل
پنجشنبه 26 اسفند 1400 02:20
-
خودت برو
چهارشنبه 25 اسفند 1400 04:22
-
همیشه در بارانیترین خیال
چهارشنبه 25 اسفند 1400 04:22
همیشه در بارانیترین خیال سراغت را گرفتم و دوستداشتنهایم خالصتر از ابرها از آسمانت بارید ، از غفلت هر فصلی دور میشوم دوباره پرانرژی در نسیمی از آمدنت باید غنچه غنچه بشکفم سیده مریم وهابی
-
در نگاهش پرنده ای را دیدم
چهارشنبه 25 اسفند 1400 04:20
در نگاهش پرنده ای را دیدم که به آرامش رسیده بود دهانی که فیروزه ای حرف می زد و بهار را خوشبو می کرد، زندگی آنقدر به او نزدیک بود که می توانستم رفتار باد را در قلبم لمس کنم می توانستم صمیمیت باغ را در میان شاخه ها حس کنم، تنها در دست های او کلمه به رهایی می رسید و دلتنگی در صدایش به بار می نشست | بهنام مهدی نژاد |
-
مضرابِ بهار و طرب و رقص و ترنّم
چهارشنبه 25 اسفند 1400 04:18
مضرابِ بهار و طرب و رقص و ترنّم در سحرِ سحرگه که نگنجد به تجسّم مرغانِ غزل بر لبشان زمزمه جاری جانا بنشان بر لبِ خود جامِ تبسّم علی پیرانی شال
-
یه وقت هایی
چهارشنبه 25 اسفند 1400 04:18
-
+
سهشنبه 24 اسفند 1400 04:21
-
دوست داشتن اگر
سهشنبه 24 اسفند 1400 04:20
در زمستان، خشک در پاییز زرد و در بهار سبز می شوند؟ تو باور نکن عشق من! دوست داشتن اگر به جان درخت ها هم بیفتد چهار فصلشان شکوفه باران است... فرشته رضایی
-
خالی نشد از جنون جانکاه، کسی
سهشنبه 24 اسفند 1400 04:19
لبخند نزد در شب بی ماه، کسی در سالن انتظار هستی ماندیم بی آنکه قرار باشد از راه کسی... احسان افشاری
-
فریب خورده ام از دنیایی
سهشنبه 24 اسفند 1400 04:18
فریب خورده ام از دنیایی که تمام عاشقانه ها نقشه ی مچاله شده ای ست در جیبِ اقیانوس های نا آرام جهان؛ و چشمانت چه بی رحمانه مثل جنایتکار جنگی مرا همچون شهر بی دفاع محاصره کرده بود انگار..، تمام شده فصل شعرهایم در قحطی فشنگِ اسحله ی سربازان شکست خورده مانند خودکاری که دیگر جوهر ندارد برای نوشتن و نوشیدن مرگ زیر هجوم تیر...
-
دلتنگ..
سهشنبه 24 اسفند 1400 04:17
-
پیکر شعرهایم را ورق می زنم
دوشنبه 23 اسفند 1400 01:59
پیکر شعرهایم را ورق می زنم که جای خراش قلم را پلک های ابریشم گونه اَت درمان می کند، آه..، تو نمی دانی؟ چه روزگاری بر من گذشت که با عطر شقایق زُلف پریشانت عاشق شعر و موج موهایت شدم، نه کاوه ام نه آهنگر اما سالهاست..، چشمانت همچون خشم ضحاک تنور آتش دلم را می خروشد، انگار..، کمان اَبروهای هلالی اَت عصیان تند نگاهت را...
-
هیچ جوره
دوشنبه 23 اسفند 1400 01:58
-
وقتی که با منی ، قلبم بی تاب نمی شود
دوشنبه 23 اسفند 1400 01:58
وقتی که با منی ، قلبم بی تاب نمی شود در ذهن من سکوت ، ایجاد نمی شود یا باز کن این قفس ، یا از برم برو تشنه به دیدنت ، سیراب نمی شود دستم بگیر و از ، غوغای شهر ببر شلوغی این شهر، آرام نمی شود من از فراغ عشق ، افسرده ام بیا فریاد با سکوت ، معنا نمی شود محمد مهرابی
-
ساقی شده بیدار و دلم غرق بخواب است
دوشنبه 23 اسفند 1400 01:57
ساقی شده بیدار و دلم غرق بخواب است ساغر سر پیمانه که محکوم عذاب است میخانه به میخانه برفتم همه عمری در گوشه میخانه کجا جای ثواب است! بر در گه عشاق جهان نیست غم مستان مستی نخورد می دل ساقی که کباب است پیمانه به پیمانه بخوردم میِ جان را ساقی به ره خانه و میخانه سراب است خوردم می و دیدم که ندارم دلی از غم غمها همه بر سر...
-
عیدتون مبارک
دوشنبه 23 اسفند 1400 01:56
-
دعا
یکشنبه 22 اسفند 1400 02:53
-
با صدایم که نه
یکشنبه 22 اسفند 1400 02:53
با صدایم که نه !!! با عطر تلخ تنم با عطر گرم موهایم فریاد میکشم تو را و تو نمیشنوی تو حتی رقص انگشتان مرا با دکمه های پیراهنم، نمی بینی که نمی بینی من در سکوتی مغرور با آرامشی قریب غرق عطرِ نفس های تو ام. ((فرزانه طالبی پور))