عاشقی برخی..
جیغ بنفشی ست
دراتهام اختلاس
که کسی نمی بیند
بی پولی را
در بازارشمال
راز سرخ سرکج درمیان
اندیشه ی قجری
با قهوه ی نوش...
جان می کند زندگی را
جوان اکنون ...
در پی ،بی اندیشگی بی ریشه
ملک بانو ی سر می برد
خاص دل می پراکند،
اکنون چه بگوییم،
چرا.....،،،
مهتاب آقازاده
رقص مواج موی تو چه با دلم نمی کند
حواس پرتم سوی تو چه با دلم نمی کند
محو تماشای توام ، غیر تو کس نمی بینم
نقش زیبای روی تو چه با دلم نمی کند
خیره ماندم به چشمانت اسیر جادوی توام
سیه چشمان ابروی تو چه با دلم نمی کند
مقصد تویی مقصود تویی سوی تو کِشَدَم نیاز
گشت و گُذار کوی تو چه با دلم نمی کند
شیر هم اگر باشم اسیر چشم آهوی توام
مُشک خُتن بوی تو چه با دلم نمی کند
مهرداد شرفی
قافیه ام ، قافیه ای سوخته
سینه پریشان و برافروخته
کلبه یِ تاریک دلم سالهاست
چشم به فردایِ سحر دوخته
بهنام زمردپور
اگه میخوای بری برو اما به یاد من بمون
به یاد قلبی که میشه با رفتنت بی هم زبون
اجباری نیست برای عشق اگه دوسم نداری
کافیه که بهم بگی چرا بهونه میاری
تو کوچه های دل تو نگو که جایی ندارم
حتی مثل یه رهگذر نمیزاری پا بذارم
صادقانه بهم بگو هر چی تو دلت داری
با اون نگاه سنگینت نگو که از من بیزاری
باور نداره دل من حرفایی که تو میزنی
خوب میدونم حرف فقط این که تو عاشق منی
با قلب من بازی نکن بیهوده عاشقم نکن
یاد تو هر لحظه نیار نقش دقایقم نکن
اگه میخوای بری برو اما به یاد من بمون
اشکای التماسمو از تو نگاه من بخون
خاطره های خوب تو فقط به من نفس میده
وگرنه مرده بود دلم تو این شبای غمکده
بمون که با موندن تو میشکنی این حصار سرد
خلاصه میشه زندگیم بی تو . تو این سکوت و درد
ذوب میشه یخ های غمم همیشه در کنار تو
تا آخرین نفس دلم میمونه بیقرار تو
نقش قشنگ چشم تو قاب شده توی دل من
به قلب شیشه ای من با رفتن تو سنگ نزن
بدون که بعد رفتنت آسمونم غم میباره
کلاغ شوم قصه ها برای من بد میاره
بدون تو غبار غم خونه ی دل رو میگیره
دلم تو دستت دیو غم وقتی نباشی از اسیره
خیال نکن جدا شدن از تو واسه من آسونه
بعد تو اشک چشم من مثل یک قطره بارونه
سیل میشه اشکامو میآد دنبال تو هرجا بری
تو سرنوشت تو میشه آوارگی در به دری ...
امیرحسین قمچیلی